Perdic | 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (6466 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	triad U	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
	triads U	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	colours U	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
	colour U	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
	dither U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	dithers U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	dithered U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	colours U	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
	colour U	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
	solids U	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
	solid U	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
	redorange <adj.> <noun> U	رنگی میان قرمز و نارنجی
	Redviolet U	رنگی میان بنفش و قرمز
	carmine U	ماده رنگی قرمز دانه
	dye sublimation printer U	چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
	enhances U	صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhance U	صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhancing U	صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	mats U	مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
	enhanced U	صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	mat U	مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
	chromoplast U	یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
	bleeds U	1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
	bleed U	1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
	enhances U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhance U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhancing U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhanced U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	color monitor U	صفحه نمایش رنگی
	aperture mask U	استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
	colours U	سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
	colour U	سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
	liquid crystal display colour pigmented U	صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
	cga U	سیستم نمایش رنگی با resolation متوسط مربوط به ریز کامپیوتر
	phosphor U	نقاط مجزای فسفر قرمز و سبز و آبی روی صفحه نمایش CRT
	colour U	کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
	colours U	کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
	hemoglobin U	ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
	snooker U	مثل بیلیاردانگلیسی با51 گوی قرمز و 6 گوی رنگی مختلف بین دو نفر یا دوتیم
	ega U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
	grey scale U	سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
	bells and whistles U	یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
	monochrome U	صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
	Temerchin motife U	نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
	madder U	گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
	random access U	قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
	gold washing U	شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
	black matrix U	صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
	resolutions U	تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
	dotting U	آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
	dot U	آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
	resolution U	تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
	realises U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realised U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realising U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realizing the palette U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realized U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realizes U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realizing U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	realize U	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
	scroll U	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
	scrolls U	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
	window U	فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
	windowing U	1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
	bitmap U	نوشتاری که حروف آن از الگوهایی از پیکسل تشکیل شده است
	wetzel U	عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
	composition and make up terminal U	صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
	tinct U	رنگی
	coloration U	رنگی
	pigmental U	رنگی
	trichroism U	سه رنگی
	trichromat U	سه رنگی
	ingrain U	نخ رنگی
	dichroism U	دو رنگی
	hued U	رنگی
	chromaticity U	رنگی
	colored U	رنگی
	achroma U	بی رنگی
	achromia U	بی رنگی مو
	achromatism U	بی رنگی
	achromatization U	بی رنگی
	achromatisation U	بی رنگی
	dichromatism U	دو رنگی
	achroma U	بی رنگی مو
	discoloration U	بی رنگی
	chromatic U	رنگی
	coloured U	رنگی
	trichromatism U	سه رنگی
	blacked U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacker U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacks U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	black U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blackest U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	color camera U	دوربین رنگی
	cingulum U	خط رنگی ومارپیچ
	pigment cell U	یاخته رنگی
	photochrome U	عکس رنگی
	vitta U	نوار رنگی
	color code U	رمز رنگی
	color graphics U	گرافیک رنگی
	aqua relle U	نقاشی اب و رنگی
	color printer U	چاپگر رنگی
	color television U	تلویزیون رنگی
	color trace recorder U	رسام رنگی
	colored glass U	شیشه رنگی
	colored pencil U	مداد رنگی
	coloured cement U	سیمان رنگی
	heliochrome U	عکاسی رنگی
	chromophotograph U	عکس رنگی
	heliochrome U	عکس رنگی
	aquarelle U	نقاشی اب و رنگی
	trichromatic theory U	نظریه سه رنگی
	dyestuff U	ماده رنگی
	blacks U	سیاه رنگی
	blackest U	سیاه رنگی
	blacker U	سیاه رنگی
	unifiable U	قابل هم رنگی
	stined glass U	شیشه رنگی
	blacked U	سیاه رنگی
	black U	سیاه رنگی
	dye stuff U	ماده رنگی
	chroma U	مشخصههای رنگی
	chromatic aberration U	خطای رنگی
	polychroism U	چند رنگی
	pleochroism U	چند رنگی
	pigmentation U	رنگی شدن
	lake U	لاک رنگی
	pencilling U	مداد رنگی
	pencils U	مداد رنگی
	pentachromic U	پنج رنگی
	kinemacolour U	سینمای رنگی
	pigment U	ماده رنگی
	pencil U	مداد رنگی
	pastel U	مداد رنگی
	monotint U	عکس یک رنگی
	monotint U	نگار یک رنگی
	pigments U	ماده رنگی
	photochromy U	عکاسی رنگی
	pallor U	زرد رنگی
	paraffin wax U	موم رنگی
	pastel U	خمیرمواد رنگی
	lakes U	لاک رنگی
	opalescence U	شیری رنگی
	ocellus U	حلقه رنگی
	pigment dye U	ماده رنگی
	oleograph U	عکس رنگی
	colorant U	مواد رنگی
	simultaneous color television U	تلویزیون رنگی همزمان
	pullicate U	یکجور دستمال رنگی
	carrier color signal U	پیام رنگی حامل
	crayon U	مداد رنگی مومی
	crayons U	مداد رنگی مومی
	bar U	خط یا بلاک ضخیم رنگی
	dyestuff U	مواد رنگی و رنگرزی
	bars U	خط یا بلاک ضخیم رنگی
	technicolour U	روش فیلم رنگی
	figurine U	مجسمه سفالین رنگی
	tetrachromatism U	دید چهار رنگی
	figurines U	مجسمه سفالین رنگی
	encaustic tile or brick U	اجرکاشی هفت رنگی
	figurin U	مجسمه سفالین رنگی
	false colour U	فیلم رنگی مصنوعی
	minus color signal U	پیام رنگی منفی
	ring tailed U	دارای حلقههای رنگی در دم
	pigmentary U	رنگی رنگ دار
	neutral density faceplate U	صفحه رنگی تلویزیون
	composite color monitor U	مونیتور رنگی مرکب
	pool ball U	هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
	curcumin U	ماده رنگی زردچوبه
	candy-striped U	دارای نوارههای رنگی
	composite color signal U	پیام رنگی مرکب
	red, green, blue U	سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
	indigotin U	ماده رنگی نیل
	polychrome U	تهیه عکسهای رنگی
	indigotine U	ماده رنگی نیل
	Color films(T. V). U	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
	conventionalization U	هم رنگی با ایین و رسوم
	orcin U	ماده رنگی گلسنگ
	quercitron U	نوعی ماده رنگی
	purpurin U	ماده رنگی روناس
	contour U	خط فاصل درنقشههای رنگی
	chromophore U	عامل رنگی ملکول
	chromophore U	گروه رنگی ملکول
	safranin U	ماده رنگی زعفران
	chromogen U	دانههای رنگی گیاهان
	color gate U	دریچه پیام رنگی
	sequential color television U	تلویزیون رنگی مرحلهای
	Rosewood U	رنگی میان بنفش و قهوه ای
	Tan <adj.> <noun> U	رنگی میان قهوه ای و کرم
	slate <adj.> <noun> U	رنگی میان آبی و خاکستری
	Blueviolet <adj.> <noun> U	رنگی بین آبی و بنفش
	orthochromatic U	شبیه عکسهای رنگی طبیعی
	colour hard copy device U	اسباب نسخه چاپی رنگی
	colored progressive matrices test U	ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
	Pear <adj.> U	رنگی مانند رنگ گلابی
	Rosybrown <adj.> <noun> U	رنگی میان صورتی وقهوه ای
	ocher <adj.> <noun> U	رنگی میان قهوه ای و زرد
	black will take no other hue U	بالای سیاهی رنگی نیست
	bacino U	سفال لعاب دار رنگی
	r.m.a. color code U	علایم رنگی جامعه رادیوسازان
	You have rubbed your coat against some wet paint . U	کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
	color contrast U	تضاد رنگی در زمینه فرش